این هفته چند روزی مهمون خاله مریم بودیم . هنوز پامون رو داخل خونه نذاشته بودیم که مریم رو کرد به من و با اخم گفت من دیگه جیگر تو نیستم جیگر خالمم! کلاً بس که خاله ودختر خاله ها (که اونها رو هم مریم به عنوان خاله میشناسه) مریم رو تحویل میگیرن تا چشمش بهشون میفته دیگه من رو تحویل نمیگیره . هر وقت هم چشش به من میفته یه اخمی میکنه و راهش رو کج میکنه . ؟؟؟؟؟؟؟ ...